موضوعات این مطلب :
مدیریت
,
اکثر مدیران به هنگام استخدام افراد در موقعیت های رهبری تمایل دارند به دنبال گزینه هایی با تجربه و مهارت های بالا بگردند. تحقیقات نشان می دهد که نقاط قوت مربوط به هوش هیجانی نقش بزرگی در موفقیت این افراد دارد
کسانی که سطح بالایی از هوش هیجانی دارند ، با احساسات خود و همچنین توانایی تشخیص ، ارتباط و تأثیرگذاری بر احساسات دیگران ارتباط دارند. رهبران با هوش هیجانی بالا زیردستان و کارمندان با انگیزه تری تربیت می کنند می کنند.
مهارت هایی که افراد با هوش هیجانی در اختیار دارند ، آنها را به مدیران کارکشته و بی بدیل تبدیل می کند.همچنین این افراد الهام بخش دیگر اعضای تیم هستند بطوری که باعث افزایش تلاش چشمگیری در آنها میشود
رهبری هوش هیجانی برای مدیران و مدیران ضروری است. این اغلب منجر به نتایج بهتر کار ، کارکنان شادتر و تیم های تولیدی قویتر می شوند.
درک هوش هیجانی در رهبری
هوارد گاردنر ، روانشناس ، هوش هیجانی را به سادگی تعریف کرده است: "سطح توانایی شما در درک افراد دیگر ، چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در آنها و نحوه همکاری مشترک با آنها می شود."
مطابق کتاب "راه حل های دانش" این افراد خود را خیلی خوب می شناسند و همچنین می توانند احساسات دیگران را حس کنند. آنها بسیار دوست داشتنی ، مقاوم و خوش بین هستند.
تئوری هوش هیجانی به چارچوبی منجر شده است كه در آن چهار حوزه شایستگی های اساسی شخصی و اجتماعی را توصیف می كنند با هم به بررسی آنها می پردازیم
خودآگاهی: به شناخت احساسات و احساسات افراد مربوط می شود. سؤالات کلیدی پیرامون اینکه آیا مردم درک می کنند چه احساسی دارند و نقاط قوت و محدودیت آنها چیست؟
خودتنظیمی: مربوط به کنترل برخی صفات است. سؤالات کلیدی پیرامون اینکه افراد اعتماد به نفس داشته باشند
خود انگیزشی: مربوط به محرک داخلی است. سؤالات کلیدی پیرامون اینکه آیا مردم می توانند از معیارهای تعالی ، همسویی با اهداف خاص ، براساس فرصت ها استفاده کرده و علیرغم مشکلات محدود ، خوش بین باشند؟
آگاهی اجتماعی: به همدلی مربوط می شود. سؤالات کلیدی پیرامون اینکه آیا افراد می توانند نگرانی ها ، نیازها و توانایی های خود را حس کنند ، پیش بینی کرده یا درک کنند؟.
مهارت های اجتماعی: مربوط به مناطقی است که در روابط می توانند برتری داشته باشند. سؤالات کلیدی پیرامون اینکه مردم می توانند اوراق قرضه بسازند ، همکاری کنند ، تیم سازی کنند ، رهبری کنند دیگران را تحت تأثیر قرار دهند؟
استفاده از هوش هیجانی در رهبری کاملاً طبیعی است. از آنجایی که مدیران و دیگر رهبران مشاغل وظیفه نظارت بر کارکنان ، توسعه مهارتهای خود و به حداکثر رساندن عملکرد آنها را دارند ، احساسات نقش اساسی را ایفا می کنند. هوش هیجانی چندین مهارت مهم را در بر می گیرد که مشاغل و تیم ها باید از آن استفاده کنند ، از جمله ارتباطات ، حل و فصل ، و موارد دیگر..
مطالب پیشنهادی :
قدرت ایمان و باور در رسیدن به موفقیت
نشر این مطلب به شرط عنوان منبع بلامانع می باشد.